دستـان خالـی




به فرموده ی مولایمان امام صادق علیه السلام نماز ابلیس دو رکعتش چهار هزار سال به طول انجامید.
اما زمانی که خداوند به او دستور داد تا بر ادم سجده کند گفت:خدایا مرا از سجود بر آدم معاف کن و در عوض،من عبادتی برای تو خواهم کرد که هیچ فرشته مقرب وپیامبر مرسلی چنین نکرده باشد
اما خداوند فرموند:
مرا به عبادت نو نیازی نیست،بندگی من از آن راهی است که من میخواهم نه از راهی که تو میخواهی.
ابلیس میخواست با فرار به سوی "عبادت" از "عبودیت" شانه خالی کند



+از کتاب انتظار فریضه فراموش شده



به فرموده ی مولایمان امام صادق علیه السلام نماز ابلیس دو رکعتش چهار هزار سال به طول انجامید.
اما زمانی که خداوند به او دستور داد تا بر ادم سجده کند گفت:خدایا مرا از سجود بر آدم معاف کن و در عوض،من عبادتی برای تو خواهم کرد که هیچ فرشته مقرب وپیامبر مرسلی چنین نکرده باشد
اما خداوند فرموند:
مرا به عبادت نو نیازی نیست،بندگی من از آن راهی است که من میخواهم نه از راهی که تو میخواهی.
ابلیس میخواست با فرار به سوی "عبادت" از "عبودیت" شانه خالی کند



+از کتاب انتظار فریضه فراموش شده



اﺮ ﻫﻨﺎﻣ ﻪ "ﻏﺒﺖ" ﻣﻨﻢ، 

ﺑﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺴ ﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﺒﺖ ﻣﻨﻢ، ﻭﺍﺭﺰ ﻨﻨﺪ.

ﺑﺪﻭﻥ ﺷ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﺖ ﻣﺷﻮﻢ. 

ﺁﺎ ﺍﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧ ﺩﺭ ﺩﻧﺎ ﻓﺎﻧ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍ ﺑﺎﻗ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﺰﺗﺮﻧﺪ؟

جواب با شما.

نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده

"صادقانه زندگی کنید"

ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم.ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم. 


  دکتر الهی قمشه‌‌ای



حضرت سید الشهدا علیه السلام درعالم مکاشفه به یکی از علما فرمودند:
مهدی ما در عصر خودش مظلوم است.تا میتوانید درباره ی او سخن بگویید و قلم فرسایی کنید. آن چه درباره ی شخصیت این معصوم بگویید درباره ی شخصیت همه ی معصومین گفته اید.و چون عصر،عصرمهدی ماست سزاور است مطالب درباره ی او گفته شود.


+از کتاب "عاشورا مکتب انتظار"



آقا


ای کاش "هل من معین" ات را میشنیدیم و تو را لبیک میگفتیم.
تازه در این میدان از ما سر وجان نخواسته ای،صحبت از خنجر و تیر و شمشیر نیست!
حرفی از قطعه قطعه شدن، سر دادن و جان دادن نیست.
فقط فرموده ای برای ظهورم دعا کنید
وای بر من،بدا به حال من و امثال من که از انجام همین وظیفه ی ساده نیز طفره میرویم



راستی، میدونی روزی چیــه؟

امروز که داشتی از خیابون رد می شدی و دستِ یه پیرمرد و گرفتی و رد کردی و. یادت رفت!

☕️ چند دقیقه پیش که رفتی برای خودت چای بریزی، یه استکان هم برای همکارت ریختی و یادت رفت!

دیشب که بابات ازت همون کاری رو خواست که اصلاً به انجامش تمایل نداشتی، اما انجامش دادی و یادت رفت!

همه ی اینا؛ روزی هایِ قشنگیه، که خدا هر روز بدستان خودت، به خودت میرسونه، تا قیافه ی روحت رو قشنگ تر کنه. اما تو نمی بینی شون و یادت میــره


راستی؛ چهار تا تقلّب هم خدا برات نوشته، تا روزی هات رو بیشتر کنی؛

استغفار، تکبیر، طهارت،  صدقه.


این چهار تا فرمول، ظرفِ روحت رو بزرگتر و پاک تر می کنند، و قدرتِ دریافتِ روزی رو زیادتر.

چه روزی های مادّی، و چه روزی های خوشگل و عاشقانه ای که یادت میره!

حواست به این چهار تا فرمول باشه




بعداز چندین بار تلاش و نیومدنسلام

دعای ورود به حرم میخونمنوشته بود اجازه میگیرم چون میدونم تا اجازه ندین نمیتونم بیام زیارت

بغض میکنم اشکام میاد و میگم من چقدر بد شدم که دوستم نداری؟که راهم نمیدادی؟

حالام که نشستم توی صحن و سرات اشک میریزم که نکنه دیگه رفتم نخوایم بگی بره دیگه نیاد.



✅حرکت هایی که نسنجیده باشند، در انسان باروری نمی آورد و علامت آن هم این است که یا مغرور عملمان میشویم و یا خسته از عمل.
اگر مارا بکوبند خسته ایم و اگر تشویقمان کنند، مغروریم.
ولی اگر ریشه ها در ما پا گرفته باشد، نه در تشویق ها غروری می آید و نه در ضربه ها خستگی؛که مدام باروری دارد.

حرکت، ص33





حضرت زهرا سلام الله علیها در گودی قتلگاه و حضرت زینب بر فراز تل زینبیه به نظاره ایستاده اند.
نکند هل من معین امام زمان در صحرای غیبت بی لبیک بماند؟
مبادا هلهله اهل کوفه صدای غربت حجة بن الحسن را به گوش ما نرساند؟
باید اذعان کنیم از خیرات و برکاتی که با ظهور خجسته آن حضرت در عالم هستی واقع میشود بی اطلاعیم 


امیر المومنین حضرت علی علیه السلام:

چون مردی از فرزندانم ظهور کند چنان گشایشی در کار مردم ایجاد میشود که حتی مردگان به دیداد یکدیگر میروند و ظهورش را به هم بشارت میدهند(کمال الدین باب57)
پیامبر اکرم علیه السلام:
هیچ کس فقیر نمی ماند و مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند می گردند و پیدا نمیکنند و مال را به هرکه عرضه میکنند میگوید بی نیازم!(مسند احمد)
امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
در ان عصر باران بسیار می بارد.زمین گیاهان خویش را آشکار می سازد.کینه ها از دل ها می گردد.درندگان و حیوانات آرامش می یابند،به طوری که زنی بین عراق و شام را می پیماید و در همه این فاصله دراز از کثرت آبادانی زمین گام هایش را روی گیاه میگذارد و در حالی که زینت ها و زیور خویش را بر سرو چهره دارد هیچ درنده ای به او حمله نکند و آن زن ترسی به دل راه نمیدهد(مکیال المکارم)

+میشه خواهش کنم برا تعجیل در ظهور آقا امام زمان(عج) هرچقدر که حوصله دارید وقت دارید صلوات بفرستید؟




امروز یکی از دوستان قدیمی به بابام گفته بود: راستی پسر باجناقت چی شد؟

همینجور که بابا تعریف میکرد صحنه اونروزا اومد جلوی چشمم

سال91بود موعد زایمان خاله رسیده بود وارد اتاق عمل شده بود تا پزشک برسه

دکتر دستور تزریق آمپول میده ولی آمپول اشتباهی زده میشه و.

آمبولی

خون از تمام خروجی های بدن میزنه بیرون بینی دهن گوش و.

علائم حیاتی میره

پزشک متخصص قلب اورژانس جراح عمومی،متخصص ن.شوک قلبی برای برگردوندن و بچه ای که هنوز توی شکم مونده

همسایمون زود اومد،شوهر خالم که آب شد

مسئول بخش و پزشک آب پاکی رو ریختن دستمون که جفتشون از دست میرن

بعد چندین ساعت تلاش و شوک و مادر برمیگرده و بچه بعد اون در کمال تعجب زنده به دنیا میاد

بچه رو میفرستن یه بیمارستان دیگه و مادر ملاقات ممنوع در بخش مخصوص

کمیسیون پزشکی و بابام دربه در دنبال صحبت برای بچه

پنج نفر از بهترین متخصصین استان گفتن این بچه از دست میره 

حتی یکیشون به بابام گفته بود حتی میدونی معجزه زنده موندن برای این بچه یعنی چی؟

یعنی یه بچه ی عقب مونده با مشکل قلبی

حتی یکی از آشنایان که خیلیم آدمای معتقدین و رئیس بخش کودکان بیمارستان بود به مامانم گفته بود،این بچه رو ولش کنین

این عمر نمیکنه،بکنه هم بچه ی سالمی نمیشه پس همین بهتر.

تمام این مدت فقط آقای ف بود که میگفت:توکل کنید به خدا،تا جایی که در توانتونه کار کنید باقیشو بسپرید به خودش

نمیدونم چطور بگم اون چندماه چه ها به ما گذشت چقدر مو سفید شدمادرو بچه هر دو توی دو بیمارستان یکی ملاقات ممنوع و یکی با اپن دستای کوچیکش زیر سرنگ و دستگاه

انقدر بچه اونجا بود که مادر پدر ولشون کرده بودن،چون فکر میکردن میمیرن.و دروغ چرا بعضیام مردن

هنوز صدای ترسناک و ممتد اونجا یادمه،یه صدای خوف که تمام مدت تو اون بخش کودکان پخش میشد

خلاصه کنم:)

میدونید جواب اون آشنا چی بود؟

محمد مصطفی سالمه،از موسیقی و قران و ژیمناستیک و شنا وبگی یاد گرفته و خیلی از همسنای خودش سرحال ترو جلو تره

میدونی معجزه یعنی چی؟؟یعنی توکل،یعنی هرکاری میتونی بکن هرکاری،باقیشو بسپر به خودش


بی آنکه بفهمی، به خودت می آیی و می بینی؛

ساعت هاست تنها نشسته ای.

اما در درونت جنگی به پا بوده است!

.

ظاهر قضیه این است که هفته ی پیش، چند دقیقه ای با کسی بگومگو کرده ای.

اما این بگو مگو، به همان چند دقیقه، ختم نشده .

آمده و مثل پیچکی، دورِ روحت را گرفته و در خودش، محصورت کرده است.

.

این خاصیتِ جدال است؛

تا می آیی به خودت بیایی، می بینی قلبت در میانِ خطاهای دیگران، آنقدر گرفتار شده که دیگر نه توان دیدنِ دلبرت را در لابلای نماز داری . و نه توان چند کلمه ای گَپ زدن با او ، وسط شلوغی های روز . تا بتوانی زیرِ شانه های قدرتمندش پناه بگیری و آرام شوی

.

بگو مگو ، شبیه یک میوه ی پوسیده می ماند ، که آفت به همه ی سلولهای قلبِ تو می زند!!

.

حالا یک سؤال،

گیـــرَم که در میدانِ بگومگو ، پیروز شدی و حرفت را به کرسی نشاندی!

با این همه آفت که به دلت خورده.

باز هم خوشحالی؟



آنها که راه می افتند تازه به خطرها می رسند و آنها که شتاب بر می‌دارند، باید حتی لرزش ها را کنترل کنند؛

چون در سرعت های زیاد یک دهم ثانیه انحراف، سی هزار کیلومتر انحراف است

و این است که یک کبر، یک حرص، یک بخل و یک حسد و یک شتاب، شیطان و آدم و پسر آدم و یونس را از عظمت های زیاد به تبعید ها و زندان ها گرفتار نمود.

اما ما با این که جامع الشرایط هستیم و تمام اینها را با هم داریم، هنوز زندانی شکم ماهی ها نگشته ایم.

تفاوت در همان سرعت و شتاب است.

در سرعت های زیاد، انحراف ها ضریب برمی‌دارند و کوچک ها بزرگ می شوند و این است که با ایمان و عشق، با حرکت و سرعت، تازه مانع‌ها و خطرها و مشکل‌ها سبز می شوند



 

 

 


دریافت



کسی که میره یه کلاس و با یه مربی متبحر کار میکنه هدفش چیه؟
قطعا هدفش اینه به مرئر و تمرین هرچه بیشتر شبیه به استادش شه
پس این یعنی میزان موفقیت یک نفرو میزان علاقش رو میشه از به هرچه شبیه تر شدن به مربیش میدونه.
این رابطه درمورد ما و خدا هم هست
ایمان واقعی آدما به میزانی که به خدا شبیه میشن،و صفات خدا درونشون نمایان میشه
اینکه یکی نماز جماعت میخونه یا قرآن یعنی ساده ترین اصول و اعمال دینشو انجام دادهنمیگم کمه یا بده!
میگم این نشان ایمان به تنهایی نیست،اصلا نیست
هممون کم ندیدیم آدمایی نماز آنچنانی میخونن یا همیشه مجلس قران دارن، ولی ادم بددهنین، آدم تنبلین، آدم بی رحمین، آدم بی
پس این یعنی اینا چنان آدمای با ایمانی نیستن،
کسی که عاشق خداست،قائدتا شبیه خداست
اگه صبور نیستیم، اگه زودرنجیم، اگه خودخواهیم، اگه پرخاشگریم.
اینا همه یعنی ضعف در ایمان
پس معیار اندازه گیری ایمان فقط قران و نماز خوندن نیست بلکه نمود و نتیجه ایست که در ما گذاشتن




کسی که میره یه کلاس و با یه مربی متبحر کار میکنه هدفش چیه؟
قطعا هدفش اینه به مرور زمان و تمرین هرچه بیشتر شبیه به استادش شه
پس این یعنی میزان موفقیت یک نفرو میزان علاقش رو میشه از به هرچه شبیه تر شدن به مربیش میدونه.
این رابطه درمورد ما و خدا هم هست
ایمان واقعی آدما به میزانی که به خدا شبیه میشن،و صفات خدا درونشون نمایان میشه
اینکه یکی نماز جماعت میخونه یا قرآن یعنی ساده ترین اصول و اعمال دینشو انجام دادهنمیگم کمه یا بده!
میگم این نشان ایمان به تنهایی نیست،اصلا نیست
هممون کم ندیدیم آدمایی نماز آنچنانی میخونن یا همیشه مجلس قران دارن، ولی ادم بددهنین، آدم تنبلین، آدم بی رحمین، آدم بی
پس این یعنی اینا چنان آدمای با ایمانی نیستن،
کسی که عاشق خداست،قائدتا شبیه خداست
اگه صبور نیستیم، اگه زودرنجیم، اگه خودخواهیم، اگه پرخاشگریم.
اینا همه یعنی ضعف در ایمان
پس معیار اندازه گیری ایمان فقط قران و نماز خوندن نیست بلکه نمود و نتیجه ایست که در ما گذاشتن



 

 


دریافت



پسرم محمد! تو در این زمانه و این سرزمین-این زمانه تاریک و این زمانه شلوغ- اگر بخواهی کف حادثه ها نشوی و حادثه ساز باشی، باید بینات، کتاب و میزان» را داشته باشی
و با این سه وسیله، در تمامی جریان های فکری و ی و اجتماعی، در برابر فریب ها و شیطان ها، قائم و بر پا باشی، آن هم قائم به قسط و بر روی ساقه ها و ریشه های محکم.

نامه های بلوغ، ص 18



میگن زمانی که حضرت موسی مقابل ساحران فرعون قرار گرفت

  چشمش به مار ها افتاد دلش لرزیدترسید

پیش خودش گفت خدایا نکنه فکر کنن منم سحره کارم،نکنه فک کنن منم جادوگرم و ایمان نیارن
خدا به حضرت موسی خطاب میده:موسی از چی میترسی؟ من هستمتو منو داری!

عصاتو بنداز ترس به دلت راه نده
عصا میفته به یک اژدها تبدیل میشه و تمام مارهارو میبلعه

اونوقت تمام ساحرا زانو میزنن و میگن ما ایمان آوردیم به خدای هارون و موسی:)


+قسم به لحظه ای که شکسته ای و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت:)


بسم الله الرحمن الرحیم


 مسئله خیلی مهمی که خیلی جاها به گوشم خورده و برام عجیب بوده مسئله ازدواج و آگاهی های اونه!
استاد شجاعی توی یکی از سخنرانیاشون خیلی جالب به این قضیه اشاره کردن که توی دنیا همه چیز بر طبق معادلات و قوانینه! یعنی چی یعنی اینکه برای یه ازدواج موفق شما نیازمند آگاهی هستی،این آگاهی نباشه نتیجش شکسته! بی برو برگرد!
متاسفانه متاسفانه انقدر این شناخت کمه،که خودش دلیل اصلی این ازدواج های نا موفقه،بازم طبق صحبتای استاد تنها کمتر از30درصد ازدواج ها موفقن 70درصد دیگه یا طلاق گرفتن یا در آستانه طلاق هستن و در بهترین حالتش همدیگر رو تحمل میکنن، وخود استاد که بیش از15 ساله که سابقه مشاوره و آموزش دارن میگن که قریب به80/90درصد این طلاق ها و ناکامی ها میتونه نباشه یا جلوشو گرفت،چطور؟ با شناخت!پس نتیجه میگیریم عامل اصلی طلاق و مشکلات عدم شناخته


#من_خودمم_نمی_شناسم
تصور کنید شما خودتونو حتی نشناختید اونوقت چطور میتونید همسر مناسبی رو بشناسید و بعد با توجه به روحیات نشناختتون انتخاب کنید؟متاسفانه این باورهای  غلط و رویایی غالبا باعث افسردگی ها و ناکامی های بعد ازدواج میشه
اینکه خوشبختی و آرامش رو منتظر باشیم تا کسی بیاد و از بیرون به ما بده در حالی که این احساسات ماهیت درونی دارن،منکر این نیستم که به هرحال وجود یک انسان مناسب کمک میکنه بهمون!


#شاهزاده_سوار_بر_اسب
تصور غلط بعدی اینه که از ازدواج یک رابطه تماما عاطفی بی نقص توقع داریم،ما نه جنس مقابلمون که ساختار هایی کاملا متفاوت باما داره میشناسیم نه افکارش روحیاتش پاسخ ها و هرچیز دیگری رو که فکرشم نمی کنیم  متفاوت ببینه
این عدم شناخت و توقع بیجای درک شدن بدون دادن آگاهی خودش معضل اکثر زندگی هاست!
ابنکه یادمون میره این شخصی که ازش یه زندگی رویایی توقع داریم مثل همه ادما عصبی میشه ضعف داره خسته میشه و.


#خودم_بلدم
و موضوع جالب تر اعتماد به نفس کاذبیه که در جامعه حکم فرماست مبنی براینکه من نیاز ندارم این موارد اموزش ببینم!
به قول استاد گاهی جوونای ما ماه ها وقت میزارن برای آموزش موسیقی خیاطی  هنر و خیلی چیزای دیگه که غالبا در زندگی تاثیری نداره و اگر به همون جوون بگیم دو هفته کارگاه آموزش روابط شویی داریم،این وقت رو زیاد میدونه!اصلا دلیلی نمیبینه برای آموزش
چی باعث میشه اموزش و شناخت و یادگیری مسائلی به این مهمی انقدر بی اهمیت میشه،درحالی که ریشه تمام دلخوری ها حس مهم نبودن ها و بی محبتیا در عدم شناخت نیاز، ساختار و روحیات طرف مقابلمونه؟
دین ما حتی برای زمان انعقاد نطفه هم اموزش داره و این نظام های ظاهرا ساده و بی اهمیت در تمام ساختار های اون بچه موثره!
خوبه که اول یاد بگیریم خودمونو بشناسیم و بعد از ازدواج شناخت پیدا کنیم تا منتظر یه ادم بی نقص و یه زندگی عاشقانه تمام عیار نباشیمتا بعد بتونیم عاشق بمونیم فرزندان سالم داشته باشیم و اونارو به درستی تربیت کنیم.


#همیشه_همه_چیز_جوریکه_میخوایم_نیست
یادمه یبار توی خونه بحثی شد اشاره ای کردم به همین حرف استاد و پدرم گفت حتی توی زندگی عاشق ترین آدما هم یاحتی باوجود عشق مادر،روزایی هستن که زن، شوهر رو و شوهر،زنش رو،و مادر فرزندشو تحمل میکنهچون قرار نیست همیشه همه چیز خوب و گل باشه،قرار نیست هر آدمی بی عیب باشه، باید صبور بودبعضی وقتا روزهای سخت زندگی و فشارهایی که برای زوجین پیش میاد سبب رنجشو تلخی میشه.باید بدونی کجای زندگی گوش باشی صبور باشی وهمدم

پس خوبه اول با شناخت وارد زندگی شیم و واقع بینانه، تا اینکه متوهم باشیم و بخوایم دلخور باشیم ازینکه دیده نمیشیم مهم نیستیم درک نمیشیم یا از چرای بی جواب ناراحت شدن ها عصبانی شدن ها و لجبازی ها حس بدی پیدا کنیم
خود

استاد شجاعی هم مشاوره رایگان میدن و حتی میتونین

بسته های آموزشی آشنایی با ازدواج، خودتون، جنس مخالفتون آموزش های دوران عقد و حتی برای زوج های جوان تا فرزند و تربیت فرزند اونجا با هزینه خیلی کم خریداری دانلود و استفاده کنید!


+در آخر:)به قول اون جمله معروف عاشق شدن مهم نیست.عاشق موندن مهمه




یک لحظه اگر حواسمان پرت شود
یک لحظه اگر یادمان برود برای اوییم
یک لحظه اگر حواسمان نباشد
دشمن قسم خورده یمان و نفس از دشمن بدترمان


میدانید کی را میگویم؟
همان لحظه که به احترام عظمتش،دو ثانیه بیشتر رکوعمان را طول میدهیم. و حواسمان هم از زمین و زمان پرت است.دوستی مارا میبیند و تعریفی ازنماز خواندمان میکند و میرود
و یک لحظه! شیرینی تعریفش.
و اگر همان لحظه نگوییم اشهد ان لا اله الی الله
اگربه یاد دل سربه هوایمان نیاوریم که جز او دلبری نداریم.
دومین سقوط آغاز میشود
افتادن از چشمان خدا،
شیطان خوب هواسش هست
سر ریسمان را میگیرد ،میرود و میرود
و تو به خودت میایی و میبینی هزار خدا داری
آنقدر در گوشت میخواند و تکرار میکند.که میروی کلاس، تا لهجه عربی و قرائت قران را با صوت یاد بگیری، برای اینکه دیگران بگویند: جه نمازی میخواند، چه صوت محزونی دارد، چه گریه هایی می کند
و اینجا تازه اول راه است
نگویم ادامه اش را




اولش که وارد شدم و رفتم قسمت اساتید نشستم چشمم افتاد بهش

مادرش بدون توجه به من با منشی حرف میزدیه چیزایی شنیدم ولی سرمو کردم تو گوشیم و حواسمو ازونا پرت کردم

بعد که گذشت دیدم رفتن پیش پسرا و راهنماییش کردن به سمت کلاس مناول بلند اعتراض کرد نمیخوام!

من نمیرم،بعد بهش گفتن ببین این یه کلاس دیگست معلمتونم یکی دیگست

و بعد یکم بعد خانم منشی اومد و گفت: رامین آوردم سرکلاس شمایکم مشکل ذهنی داره سر اونیکی کلاس بوده گویا یه چیزیو بد میگه،بچه ها بهش میخندن و بعد کلاسم یکی از پسرا رو به مادرش میگه مامان ما یه روانی داریم سر کلاسمون و مادره میخنده

میبینه.میشنوه و میره خونه فقط گریه میکنه که خدایا چرا من نمیمیرم؟؟

رفتم تو فکراسترس گرفتم، یاد این افتادم که ما ادما چجوری همو از زندگی سیر کردیم، یکی از درس،یکی خانواده یکی از کار، یکی از عاشقی

گاهی مانع پیشرفت هم شدیم.گاهی همو عقب انداختیم گاهی ریشه احساسات یه ادم با تبر زدیم

برام دعا کنید:)دعا کنید با این بچه ها جوری نباشم که بقیه باهامون کردن


+مثل یه شب خیلیی دلگیر پر از خاطرات تلخو خدایی که دراین نزدیکی است



کاش میشد امروز مشهد بودم

نفس که میکشم الان حس نفوذ هوای صبحایی دارم که از ایستگاه راه آهن به سمت حرمت تو ریه هام پخش میشد

اونجا وارد خیابان امام رضا میشم و تمام مسیر چشم میدوزم به حرمت

انقدر هم هولم که از ذوق دوسه باره بهت سلام میکنم و دوباره و دوباره

امروز رو اگر میشد مشهد بود،

لباس تیره میپوشیدمو

باز تنهایی میومدم حرمت

از باب الجوادت میومدم

سلام میکردم همونجا مینشستم

یه گوشه کنار یکی از ستون های باب الجوادت

بهت تسلیت میگفتم

باهات حرف میزدم، از خودم میگفتم از دلتنگیاماز .

امروز رو اگه میشد مشهد بود چی میشد!


+شهادت جوادالائمه بر همگان تسلیت باد



چندوقته موقع نماز خوندن به خودم میگم یه نماز قشنگ  بخونم امروز حالم خوب شه،

الله اکبر،بسم الله الرحمن الرحیم،الحمدالله رب العالمین.

و بعد

به خودم میام و میبینم دارم سجاده رو چمع میکنم

چه بد که انقدر بی حواس باشه ادم وقت نماز


به نام او

 

 

گاهی وقتا غم و ناامیدی جوری قلب آدم رو به درد میاره که از شدت پریشونی گاهی حواست نیست و رو میکنی به خدا و میگی:
خدایا تو رو خدا.
یا میگی،
خدایا به خدا دیگه.
حال خوبی نداشتم نمیدونم چرا ولی دلم هوای قرآن خوندن داشت.نماز خوندم قرآن برداشتم، توی دلم گفتم باهام حرف میزنی؟:)قرآن که باز کردم با این آیه روبه رو شدم


وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا
و جنبنده ای در زمین نیست جز آنکه روزیش بر خداست!


یعنی ببین منو، حواسم بهت هست!
یاد اون بیت از حافظ افتادم که میگن هروقت آدم زیبارویی رو میدیده میگفته:


آن که رخسار تو را رنگ گل نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد


یعنی خدایی که میتونه  نطفه را ،خون را به چنین زیبارویی تبدیل کنه ،حتما میتونه دل بی قرار منو هم آروم کنه


مولوی چه قشنگ میگه:

نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد

آواره عشق ما آواره نخواهد شد

آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز

وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد

آن را که منم منصب معزول کجا گردد

آن خاره که شد گوهر او خاره نخواهد شد

 

+خداتو بهتر بشناس:)
+التماس دعا. یا علی


 

سلام. مدت طولانیی هستش که هرکار میکردم واردپنل وبلاگ دستان خالی شم با پیغام رمز وارد شده غلط است، روبه رومیشدم

و متاسفانه هرچی بازیابی رمز روهم میزدم واز طریق ایمیلم  تست کردم و رمز جدید زدم بازم با همین پیغام روبه روشدم

و متأسفانه تر هرچی پیگیری کردم در بیان و از دوستان کمک گرفتم بی نتیجه موند

شکر خدا زمانی که درخواست نویسنده داده بودم برای دستان خالی ویکی دو نفر از دوستان نویسنده شدنبه کمک همونا تونستم با نام کاربری وبلاگ دیگم برگردم

فعلا که وضع اینه تا بعد ببینم چی پیش میاد!:)


 

دو روزه بعد نماز مغرب و عشاء سوره ی واقعه رو میخونم

چند وقته حال خوشیم ندارم

امشببه آخرای سوره واقعه رسیدم

حس کردم خود خدا داره باهام حرف میزنه

انگار که گله انگار

مگه ندیدی ما اینکارو کردیم؟

مطفه بودی ما بزرگت نکردیم؟

حتی اگه یه بذر کاشتی ما بزرگش کردیم یا تو؟

پس چته؟؟

چرا نمیبینی

چرا یادت رفته

از من کی بهتر که بخوای؟

از من کی بیشتر مگه میتونه

از من کی بیشتر میفهمتت تو که خودتم فهمیدی تو این دنیا بی من بی کسی.

تو که میدونی

منم میدونم

شکستی ضعیفی سستی

آره

میدونم

یا راد ما قد فات

یا ارحم الراحمین

یا کریم و یا رب.

 

+عنوان فرازی از دعای ابوحمزه


به نام او

 

ما امام زمان (عج) رو چقدر میخوایم؟

اونقدری هست تمنای ما که اگه عزیزمون مریض شه گم شه دلواپسش میشیم؟

کارد به استخوانمون رسیده؟

انقدر کمبودشون رو حس کردیم توی زندگی که مثل وقتی باشه که گمشده داریم یا داریم عزیزی رو از دست میدیم،

و اضطرارمونو به همه نشون میدیم که عزیزم، بچه ام، پدرم داره میمیره تورو خدا تو رو کی دعا کن براش؟

آیا به این درک رسیدیم که اگر آقامون باشه از یتیمی حقیقی که داریم در بیایم تمام مشکلاتمون حل میشه؟

وقتی ما به نفسمون که راحت طلبی و خودسری دوست داره سخت نگیریم

وقتی نفسمونو عادت ندیم تا در اختیار ما باشه

اگه آتش به اختیار نباشیم اونوقته که وقتی باید دستورات دین و امام دلسوز تر از پدرمونو انجام بدیم تا راه ظهور و پایان تمام رنج هامون هموارشه،سختمونه!

قرآن هم در آیه 5 از سوره ی قیامت میفرماید:

بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ۵

انسان شکی درمعاد ندارد بلکه میخواهد آزاد باشد و بی هیچ قید و بندی گناه کند

 

و چطور برای راحتی نفسی که عاقبت آرامششم ناآرامی دلامونه همینطور که میبینیم، خودمونو ازین عشق عظیم از نعمت اینجور با اضطرار دعا کردن و خواستن و داشتن آقا ولی و سرپرستمون محروم کردیم.

 

 

 

 


دریافت


 

هیچ.

بشنوید،التماس دعا:)

 

 


دریافت


 

 

تو شهر جدش از همه غریب تره

یادآور غربت تلخ مادره.

یادآور غم دلای خون،

غصه های خواهری مهربون

خیره مونده به تشت روبه رو،

به ه های خون

 

 


سلام

چندین ساله این وبلاگ درحال فعالیته نمیدونم4/5 یا هرچه

و الان پایان کار این وبلاگه

امیدوارم کسی نرنجیده باشه اگر هم رنجیدید خیالتان راحت دنیا تا بخواهید باهام بد کرد:)

خدا هم خیلی آدمای بهتر مخلص تری داره تا براش بنویسن

نیازی به یکی مثل من نداره

 

تا48ساعت دیگه حذف میشه:) و7دی ماه دیگه خبری از دستان خالی نیستحرفی هست بفرمائید

 


 

 

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته.

 

 


دریافت


بسم رب الشهدا

 


دریافت

 

خدای مهربان سلام

قطعا هرآنچه از رزق و روزی و برکت به ما می‌رسد از جانب توست، هرچند که تو را بنده ی خوب بسیار است اما من پناهی غیر درگاهت ندارم.

و تویی جبران نداشته ها و حسرت ها، گاه فکر به همینکه تو می‌دانی مرهم دردهاست. 

و این تنها تویی که اگر ببخشی زیبا می بخشی، دلربا می بخشی همانطور که شهادت را به سردار بخشیدی، و جهانی ازین زیبایی انگشت به دهان ماند نامش قاسم درخاک کربلا پیکری پاره پاره چون حضرت علی اکبر(ع) و مانند علمدار کربلا بی دست

راستی که از تو خواستن چه عاقبت شیرینی دارد. نمیگویم چه میخواهم، تنها میگویم تو برایم بخواه که بهترین هارا میخواهی و میبخشی. من اگر سزاوار بخشش نیستم تو کریم تر از آنی که نبخشی!

هرچه در دلمان میگذرد اگر خوب، تو گره گشایی کن که زیباست و اگر نیست صبری ببخش که روحمان را زیبا کند، که از خدایی چون تو غیر ازین کرم، نمیتوان دید.

 

+یه دست نوشته توی دفترم بود ولی وقتی تموم شد، تصمیم گرفتم اینجا هم بگذارمش:)

 

 


 

إلَهِی أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ إِقْرَار

خدایا درخواست آمرزش مى‏کنم‏ ، آمرزش اقرار

 

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ إصرار

درخواست آمرزش مى‏کنم‏ آمرزش اصرار

 

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ حَیَاءٍ

درخواست آمرزش مى‏کنم،آمرزش شرمسارى

 

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ رَجَاءٍ

درخواست آمرزش مى‏کنم،آمرزش امیدوارى

 

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ إِنَابَۀٍدرخواست آمرزش مى‏کنم ، آمرزش بازگشتن

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ التَّوْبَۀُ

درخواست آمرزش مى‏کنم ، آمرزش توبه

 

أَسْتَغْفِرُکَ ، اسْتِغْفَارَ هَارِبٍ مِنْکَ إِلَیْکَ

درخواست آمرزش مى‏کنم ، آمرزش گریزان از تو به سوی تو

 

اغْفِرْ لَنا یا اَرْحَمَ الرّاحِمین

 


دریافت

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج


 

✨اقْرَءُ عَلیٰ وُلْدِی السَّلامَ اِلی یَومِ الْقِیامَةِ 

دردت به جانــم
که نفسهای آخرت، به یادِ ما گذشت!

سلامِ تو، گوارایِ دل ما 
که بغضِ قرنها فاصله را هزار تکه کرد.

▪️عَلیکُم‌ُالسَّلام. مــادر 

 

+من که باری بر نمیدارم از روی شانه ات ،با چه رویی اظهار ارادت میکنم؟

تا نرفته فاطمیه آبرویم را بخر فکرکن که مادرت گفته وساطت میکنم.

 


أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛

و سوگند به خدایی که جز او پناهی نیست

فَاسْتَجَبْنا لهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ 

و امید من به خداییست که وعده داده که بی پناه را نا امید نمیکند.


 

تابستون بود که تربیت 1 برداشتم
باید تابستون صبح اول صبح از رخت خواب دل میکندم و میرفتم دانشگاه گاهی انقدر خلوت بود دانشگاه که میترسیدم
دانشکده تربیتم ته دانشگاه بود  انگار که تو بیابون بود گاهی میشد صدای سگ شنید
میخواستم بهترین باشم. برا همین اگه یه دور نرم دویدن بود و یه دور پیاده روی من همشو تند میدوئیدم چون من مربی گری داشتم به اونا نمی گفتم ولی پیش خودم بهش فکر میکردم که من بهترم
و خب دوئیدن زیاد اول صبح باعث میشه طعم خون توی دهنت حس کنی
توی یک دقیقه150تا طناب میزدم اما چند بار شدیدا پام گرفت
یا اگه نمیگرفت بعدا تو خونه ساعت دستام بخاطر محکم نگه داشتن طناب درد داشت
یا بعد بارفیکس گرفتگی عضله داشتم ولی خب همه میدونستن من از همه قوی تر و ورزیده ترم .
شد امتحان کتبی100 و چندی صفحه بود که مجبور شدم بخاطرش شب بیدار بمونم و صبح سردرد داشته،باشم
ولی امتحان خیلی سخت بود و من به معنی واقعی گند زدم وقتی از سر امتحان پاشدم سردرد بودم همونطور که داشتم غر میزدم که چه خبره مگه امتحان تخصصی انقدر سخت میگیرید
که یهو کل تابستون گرفتگی های عضله بی خوابی و خستگی و طعم خون از پیش چشمام گذشت. یادم اومد که این درس فقط یک واحد داشت!
و من بخاطر این یک واحد چرا خودمو انقدر اذیت کردم؟
بعد تر که فکر کردم دیدم توی زندگی چقدر ازین درسهای یه واحدی هست که شدن تمام هدف زندگی و تنها دلیل غصه خوردن
درس هایی که باید پاس شن خوبم پاس شن ولی تنها هدف و دلیل ما نبودن، برا طعم خون چشیدن نبودنبرا اینکه اصل رو یادمون بره و بچسبیم به اینا نبودن
راستی چندتا ازین درس های یه واحدی تو زندگیت هست؟


 

امشب اگر که سجاده انداختید تا شب ارزو ها بهترین هارو بخواید

اگه دلتون شاده و برا زندگی آرزو ها دارید. 

یا اگه دلتون شکسته، مرده و گرفته و حس می‌کنید آرزویی دیگه ندارید، این دوتا صوت رو لطفا گوش کنید

التماس دعا

 


دریافت

 


دریافت


اللهم الرزقنی شفاعه الحسین

 

دریافت

 

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِى هٰذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ، بَکَتْهُ السَّماءُ وَمَنْ فِیها ، وَالْأَرْضُ وَمَنْ عَلَیْها ، وَلَمَّا یَطَأْ لابَتَیْها ، قَتِیلِ الْعَبْرَةِ ، وَسَیِّدِ الْأُسْرَةِ ، الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ ، الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ ، وَالشِّفاءَ فِى تُرْبَتِهِ ، وَالْفَوْزَ مَعَهُ فِى أَوْبَتِهِ ، وَالْأَوْصِیاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قائِمِهِمْ وَغَیْبَتِهِ ، حَتّىٰ یُدْرِکُوا الْأَوْتارَ ، وَیَثْأَرُوا الثَّارَ ، وَیُرْضُوا الْجَبَّارَ ، وَیَکُونُوا خَیْرَ أَنْصارٍ ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ .

خدایا، از تو می‌خواهم به‌حق مولود در این روز که به شهادتش وعده داده شد پیش از برخاستن صدایش و قبل از ولادتش، آسمان و هرکه در آن است، زمین و هر که بر آن است بر او گریست درحالی‌که هنوز قدم در جهان نگذاشته بود، کشته اشک، سرور خاندان، مددیافته به یاری روز بازگشت، پاداش شهادتش اینکه امامان از نسل اویند و شفا در خاک اوست و پیروزی با اوست درگاه بازگشتش و جانشینان از خاندانش پس از قیام‌کننده‌شان و غیبت او تا انتقام گیرند و خون‌خواهی نمایند و حضرت جبّار را خشنود سازند و بهترین یاران دین حق شوند، درود خدا بر ایشان همگام با رفت‌وآمد شب و روز.

اللّٰهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ إِلَیْکَ أَتَوَسَّلُ وَأَسْأَلُ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسِىءٍ إِلىٰ نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فِى یَوْمِهِ وَأَمْسِهِ ، یَسْأَلُکَ الْعِصْمَةَ إِلىٰ مَحَلِّ رَمْسِهِ؛ اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ ، وَاحْشُرْنا فِى زُمْرَتِهِ ، وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ ، وَمَحَلَّ الْإِقامَةِ .

خدایا! به‌حق آنان به تو توسّل می‌جویم و از تو درخواست می‌کنم درخواست گنه‌کار معترف به گناه و بد کرده به خود با اموری که در امروز و دیروزش کوتاهی نموده، از تو تا هنگام رفتن در گورش پناه می‌خواهد؛ خدایا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را در جمع او محشور کن و همراه وی در بهشت و جایگاه ابدی جای ده.

اللّٰهُمَّ وَکَما أَکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَأَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ ، وَیُکْثِرُ الصَّلاةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ ، وَعَلىٰ جَمِیعِ أَوْصِیائِهِ وَأَهْلِ أَصْفِیائِهِ ، الْمَمْدُودِینَ مِنْکَ بِالْعَدَدِ الاثْنَى عَشَرَ ، النُّجُومِ اُّهَرِ ، وَالْحُجَجِ عَلىٰ جَمِیعِ الْبَشَرِ.

خدایا! همچنان که ما را به شناسایی‌اش گرامی داشتی پس ما را به تقرّب به آن حضرت گرامی دار و رفاقت و سابقه محبّت با او را روزی ما فرما و ما را از کسانی قرار ده که فرمانش را تسلیم می‌شوند و به هنگام بردن نامش صلوات زیاد بر او می‌فرستند و هم بر همه جانشینان و خاندان برگزیده‌اش، آن یاری شدگان از سوی تو به عدد دوازده، آنان‌که ستارگان درخشانند و حجّت‌های الهی بر تمام بشر،

اللّٰهُمَّ وَهَبْ لَنا فِى هٰذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ ، وَأَنْجِحْ لَنا فِیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ ، کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لُِمحَمَّدٍ جَدِّهِ ، وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَنَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.

خدایا! ببخش بر ما در این روز بهترین بخشش را و برآور برای ما هر خواسته‌ای را، چنان‌که حسین را به محمّد جدّش بخشیدی و فطرس به گهواره‌اش پناهنده شد و ما پناهنده به مزار اوییم پس از شهادتش، بر تربتش حاضر می‌شویم و بازگشتش را انتظار می‌کشیم، آمین ای پروردگار جهانیان..


 


چطور موبایلمون نیست میفهمیم نیست؟
سوئیچمون نیست میفهمیم؟

پس چرا نمیفهمیم نداریم؟امام زمانمونو نداریم یتیمیم؟

دعا برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر همه ی ما واجب است پس این کمترین وظیفه ی ماست که برای مولایمان دعا کنیم و از خدا بخواهیم با برکت ظهور اماممان و برپایی حکومت ایشان زندگیمان سامان یابد.
ان شاءالله از امشب تا چهل شب آینده هرشب زیارت عاشورا میخوانیم و از خدا ظهور امام و صاحب زمانمان رو میخوایم.
به شایعاتی مبنی بر چرا چله زیارت عاشورا یا چرا در این زمان اهمیت ندهید چنین افرادی خود تلاشی نمی‌کنند و سعی دارند دیگران را دراین وظیفه سست کنند

+ان شاءالله نشر حداکثری

 

 


دریافت


 

میخوام ازتون خواهش کنم به تصویر بالا چند لحظه نگاه کنید
اون نقطه ی کوچیک زیر علامت که البته اگر بتونید ببینیدش در تصویر، زمین هست.
یعنی سیاره ای که تماممون توش ساکنیم
انقدر نگاهش کنید که به ناچیز بودن زمین در برابر این عظمت پی ببرید
حالا ازتون میخوام خودتون رو در برابر زمین، و بعد در برابر این عکس تصور کنید، خودتون رو که حتی اندازه نقطه ای هم در برابر عظمت زمین به چشم نمیاید و زمینی که خودش نقطه ایه دراین تصویر
حالا به خالق همه این ها فکر کنید و به قدرتش

به این آیه دقت کنید

وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ»

و هیچ جنبنده‏‌اى در زمین نیست مگر [اینکه] روزی‌اش بر عهده خداست و [او] قرارگاه و محل مردنش را مى‏‌داند، همه [اینها] در کتابى روشن [ثبت] است


یعنی شما به موجودات میکروسکوپی کف دریا هم که فکر کنید خدا حواسش به همشون هست که چطور و از کجا روزیشونو بگیرن
و چرا ما از چنین خدایی کم میخوایم؟
یادمه چندسال پیش که حال روحی خوبی نداشتم و گله میکردم دوستی گفت:


این خدای بی عرضه و ناتوانی که برای خودت ساختی بکش و عاشق خدای توانا و مهربون شو


امروز داشتم با عزیزی درباره آینده صحبت می کردم و میگفتم ان شاءالله سرمایه ام انقدر میشه ایشون یه رقم شاید هزار برابری رو گفتن بعد در جواب تعجب من گفت:


خدا به اندازه انتظار و آرزوهای تو کوچیک میشه و به همون اندازه بزرگ، اگر توانایی خدا و خودت که آفریده ی همون خدایی رو در همین حد دیدی همینی! ولی اگه بیشتر دیدی بدون برای خدا کاری ندارد

حتما این آیه رو شنیدید که من نزد گمان بنده خویش هستم.به این حدیث دقت کنید:

لیسَ مِن عَبدٍ یَظُنُّ باللّه ِ خَیرا إلاّ کانَ عِندَ ظَنِّهِ بهِ، 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ بنده اى نیست که به خداوند گمان نیک بَرَد ، مگر این که خداوند مطابق همان گمان با او عمل کند

 

+خدای واقعی و خودمون رو که از جنس خداییم بشناسیم اونوقته که قدر خودت رو میدونی و میفهمی نباید به کم راضی شی اونوقته که عاشق خدای به این مهربونی و بزرگی میشیم:)

 


 

ای در این حادثه ها نام تو آرامش من ای حواست به منو حال دل سرکش من 

 

 


دریافت


بسم الله الرحمن الرحیم

 

در سوره حمد آیه 6 با این عبارت روبه رو میشیم

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ

همه این آیه و معنیش رو حفظیم که "خدایا ما را به راه راست هدایت کن " اما این راه راست و هدایت چیه؟

هدایت دوتا معنی میتونه داشته باشه: یکی فقط نشاندن راه هست ولی وصول به هدف درش تضمین نیست

اما گاهی به معنی رساندن به هدف هستش یا به اصطلاح رسیدن به مطلوب

واژه بعد صراط هست :

صراط به معنی راه روشن هست ما در قران کلمات سبیل و طریق رو هم داریم که به معنی راه هستند اما صراط به معنی راهیست که روشن است

و اما صراط مستقیم : راهی روشن و آشکار، یعنی طبق نظر قران کریم راه برای رسیدن به خدا بسیار است اما صراط مستقیم فقط یکیست راهی روشن و آشکار بدون هیچ کجی!

برای همین در قران از کلمه سبیل که اونهم به معنای راه  هست نسبت به خدا به صورت مفرد و جمع استفاده شده است


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها